۹/۱۷/۱۳۹۰

سناریوی جمهوری اسلامی برای فردای دستیابی به بمب اتم


یکی از کاربران فرندفید چندی پیش پرسشی را طرح کرده بود که شاید بارها به ذهن تک تک ما رسیده باشد و  جواب آن را بدیهی دانسته و چندان بدان نپرداخته باشیم.
سوال این بود: « فکر می‌کنید جمهوری اسلامی به دنبال سلاح اتمی هست؟ اگر جواب مثبت است فکر می‌کنید از این سلاح چه استفاده‌ای می‌خواهد بکند؟ »
و بعد از کامنت های مفصلی که مخاطبان برایش نوشته بودند، به این جمع بندی رسیده بود که «تقریباً همه دوستانی که اینجا نظر دادن تصریحاً یا تلویحاً (دو مورد) نظرشون اینه که جمهوری اسلامی دنبال سلاح اتمی هستش. و اکثریت در این موضع متفق‌القول هستند که سلاح اتمی رو در کوتاه مدت و میان مدت برای تضمین بقاش می‌خواد و در بلند مدت برای بلندپروازی‌های ایدئولوژیکش»
جمع بندی بالا ، دقیق به نظر می رسد با این وجود در این نوشته  سعی خواهد شد موضوع، دقیق تر واشکافی شود.

۴/۱۰/۱۳۹۰

زندانی سیاسی یا سیاسیون زندانی


با واژه زندانی سیاسی مشکل دارم. نه از این نگاه که بگویم زندانی سیاسی نداریم، بلکه از این رو  که دوست ندارم با چارچوب حقوقی موجود، به یک اصطلاح حقوقی به نام «زندانی سیاسی» رسمیت بدهم.
چطور می شود که انسان به  حقوق بشر، حق آزادی بیان، حق حیات اقلیت، حق برگزاری راهپیمایی اعتراضی، حق تحصن، حق اعتصاب و هزاران حقوق سیاسی دیگر اعتقاد داشته باشد و باز هم از اصطلاح «زندانی سیاسی» استفاده کند.
بدیهی است که هر شخصی که بخواهد از این حقوق خود استفاده کند و در جریان آن مرتکب جرمی شود که در قوانین مشخص شده باشد، طبق روال معمول هر سیستم حقوقی نسبت به جرم او رسیدگی خواهد شد. پس چه جایی می ماند برای طرح موضوع «جرم سیاسی» ؟ واقعا جرم سیاسی چه می تواند باشد؟

۲/۰۸/۱۳۹۰

غریزه احمدی‌نژادی

دعوای احمدی‌‌نژاد و خامنهای دقیقا جایی شروع می‌‌‌شود که صورت مساله انتخابات پاک شده باشد. نه خامنهای و نه احمدینژاد هیچ کدام به دنبال کسب حمایت و مشروعیت ازیک انتخابات حتی صوری هم نیستند. هم اکنون رقابت اصلی، رقابت در جهت بیمه کردن دو انتخابات بعدی است. برای بررسی ریشههای چنین خواستی بین جناحهای مختلف گروه حاکم، ابتدا لازم است تا یک تصویر کلی از فضای موجود داشته باشیم: